رفتار سنجی


معنی انگلیسی:
probation

پیشنهاد کاربران

( آموزش و پرورش - حقوق ) آزادی مشروط، مامور ناظر، مجازات تعلیقی، رفتار سنجی،
آزمایش حسن رفتار،
( استخدام جدید وغیره ) دوره ی آزمایشی، کارایی سنجی، کار سنجی
e. g. he has been freed from prison but will be on probation for five years
از زندان آزاد شده ولی تا 5 سال رفتار سنجی خواهد شد.

بپرس