رفت و روی

لغت نامه دهخدا

رفت و روی. [ رُ ت ُ ] ( مص مرخم ، اِ مرکب ) یا رفت و رو. رفت و روب. ( فرهنگ فارسی معین ) : سه چیز به شما میراث گذاشتیم رفت و روی و شست و شوی ، و گفت و گوی. ( تذکرة الاولیاء ج 2 ص 335 ). رجوع به رفت و رو و رفت و روب شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) روفتن روبیدن جارو کردن . یا اداره ( دایره ) رفت و روب شعبهای از اداره شهرداری که بامر نظافت خیابانها و کوچه ها رسیدگی کند .

پیشنهاد کاربران

بپرس