رفاده


معنی انگلیسی:
compress, bandage

فرهنگ فارسی

پارچهای که روی زخم وجراحت ببندند، مرهم، کمپرس
( اسم ) ۱ - پارچهای که بدان جراحت یا رگ را بندند زخم بند . ۲ - زین ( اسب یا غیره ) .

فرهنگ معین

(رِ دَ یا دِ ) [ ع . رفادة ] (اِ. ) ۱ - زخم بند. ۲ - زین .

فرهنگ عمید

۱. پارچه ای که روی زخم و جراحت می بستند، مرهم، کمپرس.
۲. بالش.

مترادف ها

stupe (اسم)
حوله داغ، رفاده، ضماد گرم، حوله، لحافک زخم

پیشنهاد کاربران

بپرس