رفاتا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رُفَاتاً: شکسته و پوسیده هر چیزی را رفات میگویند
ریشه کلمه:
رفت (۲ بار)

«رُفات» (بر وزن کرات)، به هر چیزی که کهنه، پوسیده و متلاشی شود می گویند.
رفت در اصل شکستن و کوبیدن است در اقرب آمده «رفته:کسره و دقّه» در نهایه گوید: رفات هر چیزی که شکسته و کوبیده شود. مجمع گوید: رفات هر چیز شکسته و پوسیده است و از مبرد نقل کرده رفات هر چیز کوبیده است که در اثر کثرت کوبیده شدن سائیده شود. و آیه 98 همین سوره از رفات استخوانهائی است که پوسیده و سائیده شده‏اند. نا گفته نماند در آیاتیکه تراب به جای رفات آمده در همه پیش از کلمه عظام است . صافات:16، واقعه:47، . این نشان می‏دهد که مراد از تراب در آیات فوق خاکی است که پوسیدن گوشتهای بدن به وجود آمده و چون رفات پیوسته بعد از عظام آمده لابد آن خاکی است که از پوسیدن استخوآنهاتولید شده است. و در نهج البلاغه خطبه 119 آمده «و من الرفات جیران» محمد عبده در ترجمه آن گوید:رفات استخوانهای کوبیده و خورد شده است .

پیشنهاد کاربران

الإسراء
وَقَالُوا أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا
ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ; ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ [ ﻫﺎﻳﻲ ﺟﺪﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻭ ﺭﻳﺰ ﺭﻳﺰ ]ﻭ ﭘﻮﺳﻴﺪﻩ ﺷﺪﻳﻢ ، ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻗﻄﻊ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺸﻲ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﻢ ؟ ! ( ٤٩ )

بپرس