رغوه الحجامین

لغت نامه دهخدا

( رغوة الحجامین ) رغوة الحجامین. [ رُغ ْ وَ تُل ْ ح َج ْ جا ] ( ع اِ مرکب ) سفنج. اسفنج. مرشفة. نشگرد گازران. اسفنج البحر. ( یادداشت مؤلف ). اسفنج است. ( اختیارات بدیعی ) ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به اسفنج شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسفنج

پیشنهاد کاربران

بپرس