رعین

لغت نامه دهخدا

رعین. [ رَ ] ( ع اِ ) گله اسبان اندک. ( ناظم الاطباء ). رعیل. ( اقرب الموارد ). رجوع به رَعیل شود.

رعین. [ رُ ع َ ] ( اِخ )قلعه ای در یمن. ( ناظم الاطباء ) ( از قاموس الاعلام ترکی ). نام کاخ محتشمی است در یمن. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس