رعیت نواز. [ رَ عی ی َ ن َ ] ( نف مرکب ) نوازنده و مهربانی کننده به رعایای خود. ( از ناظم الاطباء ). رعیت نوازنده. رعیت دوست. پادشاه یا مالکی که رعایای خود را دوست داشته باشد. ( یادداشت مؤلف ) : از سر بیدادگری گشت باز دادگری گشت رعیت نواز.
نظامی.
چو دیدند شه را رعیت نواز ز بیداد دارا گشادند راز.
نظامی.
قوی رای وروشندل و سرفراز به هنگام سختی رعیت نواز.
نظامی.
از من بگوی شاه رعیت نواز را منت منه که ملک خود آباد می کنی.