رعایت ساز. [ رِ ی َ ] ( نف مرکب ) رعایت سازنده. رعایت کننده. پاس دارنده. که مراعات کند. که نگهداری کند : گشت با فتح از آن ولایت بازبا رعیت شده رعایت ساز.نظامی.