لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - عامه مردم گروهی که دارای سرپرست و راعی باشند . ۲ - کشاورزانی که برای مالک زراعت کنند . ۳ - اتباع پادشاه تبعه یک کشور .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
بی تربیتی، رعایا، جماعت دهقانان
پیشنهاد کاربران
عموم مردم مردم
رعایا یعنی مردم ؛در میان رعایا:درمیان مردم
عموم مردم