رعاد


معنی انگلیسی:
torpedo or cramp-fish

لغت نامه دهخدا

رعاد. [ رَع ْ عا ] ( ع اِ ) نوعی از ماهی که با بسودن آن دست و بازو لرزان گردد چندانکه آن ماهی زنده باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). عرونه ؛ قسمی ماهی که الکتریسیته دارد. ( یادداشت مؤلف ). حیوان دریایی است. دیسقوریدوس گوید: ماهی دریایی است. ( از ذخیره خوارزمشاهی ). نوعی از ماهی است عریض و کوتاه و پشت او پهن و مایل به سیاهی و شکمش بسیار سفید و چون در دام افتد دست صیاد می لرزد و در بحر اخضر و قلزم یافت می شود. ( از تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به تذکره داود ضریر انطاکی ص 173 شود. || ( ص ) مرد بسیارگوی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || غرنده. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به رعادة شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس