رطل راندن

لغت نامه دهخدا

رطل راندن. [ رَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شراب نوشیدن. می خوردن :
چون رطلها رانی گران خیل نشاط از هر کران
همچون خیال دلبران ناخوانده مهمان آیدت.
خاقانی.
رطل برتر بران که خواهد راند
روز یک اسبه در قفای صبوح.
خاقانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس