بتابهار منا نوبهار خرم شد
زمین نمونه این سبزگونه طارم شد
پیاله را سپر غم نماو خیره مباش
که کوه و دشت پر از خیری و سپرغم شد
بیار باده درغم مباش در غم و رنج
که عندلیب به گل در نوای درغم شد
ز نوبهار چنین سبزه رست و لاله دمید
و یا هر آنچه شد از فیض صدر اعظم شد
نشد مکرم شخص شریف او ز لقب
که صدر اعظمش از شخص او مکرم شد
چو شاه ناصردین شد وزیر نصراﷲ
سپاهیان را نصرت قرین و همدم شد.
( ازمجمع الفصحا ج 1 ص 28 و 29 ).
ورجوع به فرهنگ سخنوران و گنج شایگان صص 40 - 57 و 547 - 550 و انجمن آرای ناصری ( انجمن دوم شخص 8 ) و المآثر و الاَّثار ص 190 و حدیقةالشعراء ص 76 شود.