رضراضه

لغت نامه دهخدا

( رضراضة ) رضراضة. [ رَ ض َ ] ( ع ص ) مؤنث رضراض. زن پرگوشت. ( از اقرب الموارد ). مؤنث رضراض ، گویند: ناقة رضراضة؛ ماده شتر بسیارگوشت. ( از ناظم الاطباء ). مؤنث رضراض. ( منتهی الارب ). زن سخت اندام بسیارگوشت. ( دهار ).

رضراضة. [ رَ ض َ ] ( اِخ ) جایگاهی است در سمرقند. ( از معجم البلدان ) ( از انساب سمعانی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس