رضراض

لغت نامه دهخدا

رضراض. [ رَ ] ( ع ص ، اِ ) سنگریزه ها که زیر پا کوفته گردند. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).سنگریزه خرد. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). || زمین کوفته شده به سنگها. || مرد بسیارگوشت. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || شتر بسیارگوشت. || قطره های خرد از باران. || سرین لرزان وجنبان. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس