رضایت بخش

/rezAyatbaxS/

مترادف رضایت بخش: پذیرفتنی، راضی کننده، رضایت آمیز، قابل قبول

برابر پارسی: خوشنودکننده

معنی انگلیسی:
acceptable, all right, fair, palatable, pleasing, satisfactory, comfortable, effective

لغت نامه دهخدا

رضایت بخش. [ رِ ی َ ب َ ] ( نف مرکب ) رضایت بخشنده. راضی کننده. ( فرهنگ فارسی معین ). مورد رضایت. راضی کننده : کار فلانی رضایت بخش است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) رضایت بخشنده راضی کننده .

فرهنگ معین

( ~. بَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) راضی کننده ، رضایت بخشنده .

مترادف ها

satisfactory (صفت)
میانه، رضایتبخش، خرسند کننده

پیشنهاد کاربران

بپرس