مترادف رضایت بخش: پذیرفتنی، راضی کننده، رضایت آمیز، قابل قبول برابر پارسی: خوشنودکننده معنی انگلیسی:
acceptable, all right, fair, palatable, pleasing, satisfactory, comfortable, effective
لغت نامه دهخدا
رضایت بخش. [ رِ ی َ ب َ ] ( نف مرکب ) رضایت بخشنده. راضی کننده. ( فرهنگ فارسی معین ). مورد رضایت. راضی کننده : کار فلانی رضایت بخش است. ( یادداشت مؤلف ).