رضا عنایت الله

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «عنایت الله رضا»، در 18 خرداد 1299 در رشت، در خانواده ای روحانی که از دیرباز در گیلان صاحب نفوذ بودند، دیده به جهان گشود. نام خانوادگی او منسوب به حاجی آقا رضاست که از مجتهدین عالی قدر گیلان بوده است. اجداد او، از مراجع گیلان بودند. هنگام تولد او، زمانی بود که روس ها قیام جنگل را تحت فشار قرار داده بودند و میرزا کوچک خان به کوهستان پناهنده شده بود. خانواده او که از میرزا حمایت می کرد، ناچار شده بود به دلیل ورود نیروهای شوروی به گیلان، آنجا را ترک کند. او کودکی چهل روزه بود که خانواده به تهران نقل مکان کردند. مدتی در تهران اقامت داشتند و بعد از پایان ماجرا به رشت برگشتند. بعد، دوباره موقعی که او 5 - 6 ساله بود، خانواده او مجدداً به تهران آمدند.
او تحصیلات ابتدایی را گرچه از رشت شروع کرد، ولی بلافاصله از کلاس دوم دبستان به تهران آمد و در مدرسه ادب در سرچشمه تحصیل کرد. از کلاس چهارم ابتدایی دوباره به رشت برگشت. دوره ابتدایی و دوره اول متوسطه را هم در رشت تمام کرد. بعد از سال 1315 بود که به تهران آمد و در مدرسه دارالفنون تحصیل می کرد. بعد، به نظام، به دانشکده افسری رفت و در آنجا افسر شد. از آنجا که در سال 1318 رشته هوایی در دانشکده افسری به طور مستقل وجود نداشت، دانشجویانی که افسر می شدند، اعلام می کردند که می خواهند به رشته دریایی و یا هوایی بروند. او به رشته هوایی رفت و از آن زمان در نیروی هوایی خدمت کرد و افسر خلبان نیروی هوایی بود و بعد، دانشکده دیده بانی نیروی هوایی را تمام کرد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه عنایت الله رضا در شهرهای رشت و تهران سپری شد و او در سال 1316 خورشیدی دیپلم متوسطه خود را در رشته ادبیات از دبیرستان دارالفنون اخذ کرد و سپس در همان سال، در دانشکده افسری ثبت نام کرد و در سال 1318 به جرگه افسران ارتش ایران پیوست. پس از پایان رساندن دانشکده افسری در نیروی هوایی ارتش پذیرفته شد و در آنجا دوره خلبانی هواپیماهای جنگی را گذراند.
عنایت الله رضا پس از شهریور 1320، در آن ایام پرالتهاب و پرتب وتاب سیاسی و اجتماعی ایران، به گفته خودش: «مشکلات کشور سبب شد که به حزب توده رو بیاورد». در همین ارتباط، در سال 1324 بازداشت و سپس به کرمان تبعید و زندانی شد. در اوایل سال 1325 پس از آزادی از زندان به دستور کمیته مرکزی حزب، عازم آذربایجان شده و در اردیبهشت 1325 در آنجا به عنوان معاون نیروی هوایی حکومت دموکرات آذربایجان مشغول شد تا اینکه شب 21 آذر 1325 دستور داده شد که به خارج بروند؛ در نتیجه، تبریز را ترک کردند و به همراه افراد خانواده - همسر و دو فرزندش - به شوروی رفتند.
از آن پس به سبب بروز اختلاف با سران فرقه دموکرات آذربایجان در مورد تأسیس فرقه در ایران و اعلام رسمی ایشان در کنفرانس باکو مبنی بر انجام این امر به مثابه یک خیانت، از سوی سران دستگاه حاکمه جمهوری شوروی آذربایجان (اران قفقاز)، از جمله رئیس جمهوری وقت و همچنین دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان، به اتفاق چند نفر دیگر از فرقه دموکرات اخراج و از کار نیز برکنار شد؛ در نتیجه، مجبور به عزیمت از شوروی به کشور چین شد. در آنجا به اتفاق چند تن دیگر، بخش فارسی رادیو پکن را تأسیس نمود. بعد از دو سال با توجه به برخی تغییرات در شوروی و برکناری سران جمهوری شوروی آذربایجان، به سبب دشواری تحصیل فرزندانشان در چین و آشنایی آنها به زبان روسی، دعوت بازگشت به شوروی را پذیرفته و در اواخر 1959 به مسکو بازگشت و در بخش فارسی رادیو مسکو تا سال 1967 به فعالیت ادامه داد.
دوران تبعید ناخواسته حدود 20 سال به طول انجامید. او در این دوره تبعید، نخست پس از چهار سال تحصیل در دانشکده حزب کمونیست شهر باکو موفق به اخذ مدرک لیسانس شد و پس از آن در سال 1335 در آزمون دکترای رشته فلسفه دانشگاه دولتی از رساله خود «اندیشه های کسروی» به راهنمایی پرفسور ماکاولسکی از استادان بزرگ فلسفه در اتحاد جماهیر شوروی با درجه عالی دفاع کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

رضا، عنایت الله (رشت ۱۲۹۹ـ۱۳۸۹ش)
رضا، عنایت الله
ایران شناس، تاریخ پژوه، جغرافی دان و مترجم ایرانی، مدیر کنگرۀ جهانی ایران شناسی کتابخانۀ پهلوی سابق، و مدیر بخش جغرافی و تاریخ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. دورۀ ابتدایی را در زادگاهش و دورۀ متوسطه را در تهران به پایان رساند و سپس به خدمت نظام وظیفه رفت و در نیروی هوایی درس خلبانی خواند. در ۱۳۲۴ش به سبب فعالیت های سیاسی به کرمان تبعید شد. در جریان مسائل پیشه وری یا به اصطلاح جنبش آذربایجان، به عنوان فرماندۀ نیروی هوایی حکومت آذربایجان تعیین شد. با شکست این جنبش، در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ به شوروی پناه برد، اما به سبب اختلافات سیاسی از آن جا به چین رفت و با چند تن دیگر بخش فارسی رادیو پکن را تأسیس کرد. بعد از دو سال به دلیل برخی تغییرات در شوروی سابق و برکناری سران حکومت آذربایجان و نیز دشواری تحصیل فرزندانش در چین و آشنایی آن ها به زبان روسی، دعوت به بازگشت شوروی را پذیرفت و در اواخر ۱۳۳۸ به مسکو بازگشت و در بخش فارسی رادیو مسکو تا ۱۳۴۶ به فعالیت خود ادامه داد. در همین سال به ایران بازگشت و ابتدا در سمت متصدی کتاب های روسی در کتابخانۀ پهلوی سابق و بعد در مقام معاون عملی و پژوهشی آن کتابخانه مشغول به کار شد. از ۱۳۶۵ عضو هیئت علمی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی بود. ازجمله ترجمه های اوست: تمدن ایران ساسانی اثر لوکونین؛ طبقۀ جدید نوشتۀ میلووان جیلاس؛ از تألیفات اوست: آذربایجان و اران؛ ایران و ترکان در روزگار ساسانیان.

پیشنهاد کاربران

بپرس