رصیف


معنی انگلیسی:
causeway, quay

لغت نامه دهخدا

رصیف. [ رَ ] ( ع ص ، اِ ) محکم و رصین : عمل رصیف ؛ کار محکم و استوار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب )( آنندراج ). جواب رصیف ؛ رصین ( محکم و برجای ). ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || پیاده رو، زیرا در کوچه های دمشق ، برای هر یک از آنها دو رصیف در دو طرف هست که پیادگان از آن دو و سواران از میان آن دو میگذرند. ( از رحله ابن بطوطه ). || مقابل و برابر در کار. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || مصاحب و رفیق که همواره با شخص باشد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || پی و عصب است. ج ، رِصاف. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

محکم و رصین عمل رصیف کار محکم و استوار پیاده رو زیرا در کوچه های دمشق برای هر یک از آنها دو رصیف در دو طرف هست که پیادگان از آندو و سواران از میان آندو میگذرند

پیشنهاد کاربران

پلکان رو باز عمارت بالاتر از سطح زمین هم می گویند۷ مثل پلکان تخت جمشید و یا پلکان کاخ دادگستری. perron برابر نهادِ انگلیسی و یا به آلمانی: Freitreppe
رصیف : پیاده رو
أَنَا أُحِبُّ المَشْیَ عَلَی الرَّصِیفِ.
من قدم زدن در پیاده رو را دوست دارم.
پیاده رو

پیاده رو

بپرس