رصفه
لغت نامه دهخدا
رصفة. [ رَ ص ِ ف َ ] ( ع ص ، اِ ) دندان بردیف و منظم و هموار روییده. ( از اقرب الموارد ).
رصفة. [ ] ( اِخ ) متعه شادل که بدن دو پسر خود را که جیعونیان بر دار کشیده و مدت چند ماه شب و روز بر دار گذارده بودند حراست می نمود. ( قاموس کتاب مقدس ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید