رصدور. [ رَ ص َدْ وَ ] ( ص مرکب ) رصدبند. رصدنشین. ( آنندراج ) : خوانند رصدوران بینابرج سرطانْش شاخ گلها.واله هروی ( از آنندراج ).و رجوع به رصدبند و رصدنشین شود.