رصد راندن. [ رَ ص َ دَ ] ( مص مرکب ) رصدبانی کردن. رصد گرفتن. ( از یادداشت مؤلف ) : شناسایی که انجم را رصد رانداز آن تخت آسمان را تخته برخواند.نظامی.