رصدبندی. [ رَ ص َ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل رصدبند. رصد بستن. ( یادداشت مؤلف ) : گذشت از رصدبندی اختران نبود آنچه مقصود بودش در آن.نظامی.بدان تا جهان را تماشا کنندرصدبندی کوه و دریا کنند.نظامی.