رشیدی

/raSidi/

لغت نامه دهخدا

رشیدی. [ رَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به رشید که در ساحل اسکندریه واقع است. || منسوب است به رشید که مردی از خوارج بود. || منسوب است به رشید ( هارون خلیفه عباسی ).( از انساب سمعانی ). || یکی از انواع چینی در عهد صفویه ، و آن رنگارنگ و از حیث ضخامت متوسط بود. ( از جُنگ مورخ 1085 هَ. ق. متعلق به شاپور بختیار، یغما 15:12 ص 559، از فرهنگ فارسی معین ). || منسوب است به خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی.
- کاغذ رشیدی ؛ ظاهراً یک نوع کاغذ که در عهد خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی معمول بود. در ترجمه محاسن اصفهان ضمن سپاسگزاری از توجه خواجه رشیدالدین نسبت به اصفهان آمده :... بر موجبی که ذکر آن مرحمت و عاطفت بر اصفهان و اصفهانیان تا ابدالاَّباد روزگار برصفحات کاغذ رشیدی نگاشت که جهت تصانیف خود و احیاء کتب فضلای جهان ماضی و غابر اقتراح نموده و وضع فرمودو جنس آن کاغذ از جهت صفاء صفحه و بزرگی تقطیع و نرمی و پاکی و بستگی و همواری و صقالت و اصالت بغیر ازاصفهان در هیچ ملک نیست و نبود... ( از ترجمه محاسن اصفهان ص 138 ).

رشیدی. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و لبنیات و چغندر و پنبه. راه اتومبیل رو. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

رشیدی. [ رَ ] ( اِخ ) احمدافندی حکیم ( 1282 هَ. ق. ). احمدافندی بن حسن بن علی رشیدی مصری. از نوابغ دانشکده پزشکی مصر و ازجمله نخستین کسانی است که به اروپا فرستاده شدند. او پس از بازگشت به مصر استاد علوم طبیعی در دانشکده ٔپزشکی شد و به ترجمه و تألیف پرداخت. مؤلفات وی از مؤلفات دیگران ممتاز است زیرا کمتر به نوشتن و تصحیح نیاز دارد. رشیدی در بیشتر فنون طب و علوم طبیعی تألیفاتی دارد و از آنجمله است : بهجةالرؤساء فی امراض النساء، چ بولاق 1260 هَ. ق.، الدراسة الاولیه فی الجغرافیة الطبیعیة، که از زبان فرانسه بتازی ترجمه کرده است و آن بر چهار بخش است ، و نه تألیف دیگر.رجوع به معجم المطبوعات مصر ج 1 و اعلام زرکلی شود.

رشیدی. [ رَ ] ( اِخ ) احمدبن عبدالرزاق بن محمدبن محمدبن احمد، مشهور به مغربی رشیدی. او مردی فاضل و دانشمند و صاحب فصاحت و بلاغت و از فارغ التحصیلان دانشگاه الازهر مصر بود و در علوم عقلی و نقلی نظیر نداشت. پس از بازگشت از مصر در زادگاه خود رشید به تدریس و تألیف پرداخت و پیشوای شافعیان شد. وی به سال 1096 هَ. ق. در رشید درگذشت. از تألیفات اوست : حاشیه ای بر شرح منهاج شمس الدین رملی که در سال 1086 هَ. ق. تألیف آن را به پایان رساند. ( از معجم المطبوعات مصر ج 1 ). و رجوع به اعلام المنجد و اعلام زرکلی شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

سید الشعرائ ابو محمد بن محمد سمرقندی شاعر معروف ایرانی در قرن ششم . وی از مردم سمرقند بود.از آثار او (( زینت نامه ) ) در علم شعر و منظومه (( مهر و وفا ) ) را یاد کرده اند.از خصایص اشعار وی اشتمال آن برصنایع مختلف است .
( صفت ) یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن رنگارنگ و از حیث ضخامت متوسط بود . ( جنگ مورخ ۱٠۸۵ ه . ق متعلق بدکتر شاپور بختیار یغما ۱۲ : ۱۵ ص ۵۵۹ )
یا رشید الدین و طواط

پیشنهاد کاربران

رشیدی یه طایفه بزرگ هست در جیرفت و جبالبارز
اسم جد ما عبدالرشید هست
با افتخار رشیدیم
رشیدی :یعنی شجاع باشهامت . . . .
ازبلوچستان ازنواده رشید
اینطور نیست. از نظر منم جد ما فامیلیش رشیدی بوده یعنی بلند قد و این فامیلی به ما رسیده ما کلا قدمون بلنده
زانا
ویدا رشیدی
طایفه بزرگ رشیدی به چند گروه تقسیم میشوند ! با افتخار ما از نوادگان خواجه عبدالرشید هستیم
بیشتر به قد بلند گفته میشه تا شجاع و دلاور
سال ۱۱۷۰ مردی بنام رشید از طایفه رشنو واقع در لرستان به دنیا آمد که فامیلی خود را رشیدی گرفت و از آن زمان به بعد این دودمان همین فامیلی را با افتخار دارند و سالها بعد دیگر افراد از همه جای ایران فامیلی رشیدی را با پسوند به جای فامیلی خود عوض میکنند . رشید یعنی دلیر شجاع با شهامت
رشیدی یعنی رشید شجاع با شهامت دارد. . من جیرفت زندگی میکنم پر ما عبدالرشیده اینا ما به طایفه بزرگان فقط ماوپدرم برادراش امیر دارم بقیه فامیلا پیدا شن
منسوب به به بلند قامت خوش سرو سیما
، دلاور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس