رشیدخان

لغت نامه دهخدا

رشیدخان. [ رَ ] ( اِخ ) از سپهسالاران و فضلای هند است. در محاصره قندهار از طرف «اورنگ زیب » و «داراشکوه » پسران شاه جهان ( در سال 1062 هَ. ق. ). شرکت داشت و شرح این محاصره را روزبه روز به رشته تحریر درآورد و کتابی به نام «لطایف الاخبار» تصنیف کرد. رجوع به سبک شناسی ج 3 ذیل ص 297 و 198 شود.

رشیدخان. [ رَ ] ( اِخ ) یا رشیدخان جغتایی ، پسراوبحه خان از خوانین چنگیزخان بود و مدتها در کاشغر و توابع فرغانه حکمرانی و سلطنت کرد و در 771 هَ. ق. وفات یافت. طبع موزنی داشت. اگرچه غالب اشعارش به ترکی جغتایی است به زبان پارسی این مطلع گفته است :
از آمدن یار شنیدم خبر امروز
در شهر فتاده ست عجب شور و شر امروز.
( از مجمع الفصحا ج 1 ص 28 ).
و رجوع به رشید جغتایی در فرهنگ سخنوران شود.

فرهنگ فارسی

یا رشید خان جغتایی پسر اوبحه خان از خوانین چنگیز خان بود و مدتها در کاشغر و توابع فرغانه حکمرانی و سلطنت کرد و در ۷۷۱ قمری وفات یافت

گویش مازنی

/rashid Khaan/ از منظومه های موسیقیایی و حماسی مازندران

پیشنهاد کاربران

بپرس