رشکان

لغت نامه دهخدا

رشکان. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و انگور و حبوب و چغندرقند و توتون. سکنه 308 تن. صنایع دستی جاجیم بافی. راه شوسه. پاسگاه ژاندارمری و 3 باب مغازه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

ده از دهستان دول بخش حومه شهرستان رضائیه .

دانشنامه عمومی

رشکان (شهربابک). رشکان ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شهربابک در استان کرمان است. [ ۱]
این روستا در دهستان مدوارات قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۳ نفر ( ۸ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس رشکان (شهربابک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کلمه ی رَشْک برعکس کلمه ی حسد که بار منفی در درون خودش دارد دارای یک بار مثبت می باشد. حَسَد یک کلمه ی ریشه ای می باشد. مثل یک چشمه که شعبات مختلفی به خود به لحاظ ایجاد مفاهیم جاری می کند. حسد در دل خودش حس و احساس رو به همراه دارد و کلمه دیگری که درون این کلمه هست کلمه سد می باشد و ادغام این دو کلمه در همدیگر، یعنی انسداد حس، مسدود شدن حس و احساس و لطافت انسان. در کلمه حسد وقتی حرف و استفاده می شود و کلمه حسود ایجاد می شود با توجه به ذات حرف و که یک ذاتِ جریانی و رونده در کلمه به لحاظ ایجاد بار مفهومی ایجاد می کند مثل کلمه هبوط سقوط صعود. در واقع برای تبیین بهتر لازم به یادآوری مجدد هست که ماهیت حروف در پاتیل یا غالب کلمه هویت کلمات رو ایجاد می کند مثل حرف ر که وقتی تلفظ می شود چند بار حرف ر تکرار می شود در کلمات تکرار پذیر هویدا می شود مثل راه اَرّه رفتن ردیف کار فکر. یا ذات حرف خ در کلماتی که به هم ریختگی در اون تداعی هست مثل خشن خراش خشونت خاک شخم خبر یا حرف ز که نماد و ماهیتِ با کمیتِ کم ولی با کیفیت زیاد رو در کلمات تداعی می کند مثل زهر، زخم، زیل یا همون خار، روزنه، زن، زندگی، زیاد، ظهر. یا حرف آ در کلماتی که رو به رشد و تعالی و زیاد شدن باشد ایجاد مفهوم می کند مثل آب آرزو آزادی ارتش آرمان آلوده. و فراوان از این دست مثال ها.
...
[مشاهده متن کامل]

حالا برگردیم به کالبد شکافی یا جهان بینی در غالب یا پاتیل شیشه ای کلمه ی رَشْک. کلمه ی رشک یک کهن واژه با یک بار مثبت می باشد که خوشبختانه در زبان کردی کردهای کردستان امروزی ما در حال استفاده می باشد. کردهای کردستان یک اصطلاحی دارند با این جمله، رَشْکِم بو رَشْکِن. یعنی با ترجمه امروزی راهم رو بگو باز کنند. اما اگر بخواهیم با ریشه ی خود همین کلمه، مفهومش رو بیرون بکشیم اینطور می شود؛ راهم رو راه گشایی کنید. رَشْک یا رَهْشگ یعنی راه گشایی. کسی که به کسی رَشک می برد یعنی دنبال باز شدن و ایجاد یک راهی هست که اون هم به اون مقام و موقعیت برسد. برعکس انسان حسود که چشم دیدن اون موقعیت را برای کسی ندارد و حس بدی در خودش و دیگران ایجاد می کند، انسان رَشّاک نه تنها همچین آرزویی برای کسی ندارد بلکه به دنبال راهی هست که خودش هم به اون مقام برسد. و از موقعیت طرف مقابلش هم به وجد می آید و به شوق ذوق می رسد و حس خوبی در طرف مقابلش ایجاد می کند. پس کلمه باستانی و کهن واژه ی رَشْک یا رَهشگ یعنی راه گشایی. کلمه ی رشکان هم احتمالاً مکانی یا شخصی که دیگران به اون مکان و شخص رشک می برند.

بپرس