رشنیغ

لغت نامه دهخدا

رشنیغ. [ رَ ] ( اِ ) عام. رشنیق. مقابل سید. در قم و اطراف آن گویند: فلان سید است یا رشنیغ. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به رشنیق شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس