رشائ

فرهنگ فارسی

۱ - ریسمان رسن ( مطلقا ) . ۲ - ریسمان دلو ( خصوصا ) . ۳ - رشته مانندی نهال کدو و خیار و مانند آنها را که بدان بر درختی بر آید جمع ارشیه .
مصدر به معنی مراشاه . رشوه دادن . مقابل ارتشائ .

پیشنهاد کاربران

بپرس