رسولی هاشم

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] سیّد هاشم رسولی محلّاتی، از نویسندگان و مترجمین معاصر است که خود در شرح زندگانیش چنین می گوید: «در رمضان سال در محلات متولد شدم. دوران کودکی تا دوازده سالگی را در محلّات سپری کردم و تحصیلات ابتدایی را در آن جا نزد برادران مجد که هر دو معلّم بودند، فرا گرفتم. پس از آن به همراه مرحوم پدرم که از عالمان محلّات و از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) بود، به قم آمدم و تا کلاس ششم ابتدایی در مدرسه باقریّه که در جنوب مدرسه فیضیّه قرار داشت و تحت نظر مرحوم برقعی اداره می شد، تحصیل کردم.
سپس در اثر تشویق مرحوم پدرش به تحصیل علوم اسلامی پرداختم. قسمت های زیادی از دو جلد شرح لمعه را نزد حضرات آیةاللّه شهید صدوقی و حجّة الاسلام شیخ اسداللّه نوراللّهی اصفهانی خواندم. قسمت عمده معالم الاصول را نیز نزد پدرم خواندم و بخشی از مطوّل را نزد آیةاللّه شهید مطهّری فرا گرفتم و نیز قسمت هایی از قوانین را از آیةاللّه شیخ عبدالجواد اصفهانی و قسمتی از کفایۀ الاصول را از آیةاللّه مجاهدی تبریزی و قسمت دیگر آن را نزد حضرت آیةاللّه سیّد محمد باقر طباطبائی بروجردی بهره بردم. سپس در درس خارج فقه و اصول حضرت امام(ره) حاضر شدم و بیش ترین استفاده درس خارج من، از ایشان بود؛ به طوری که اغلب درس های ایشان را می نوشتم که الآن نسخه های دست نویس آن ها موجود است.
هم چنین حدود هفت سال در درس خارج آیۀ اللّه بروجردی(ره) حاضر شدم. در این بین مدّتی در درس تفسیر مرحوم استاد علّامه طباطبائی هم حاضر شدم و به کمک جمعی از دوستان در استنساخ تفسیر المیزان نیز شرکت داشتم. همین مسئله سبب شد تا گاه گاهی برخی از مسائل پیچیده و غامض تفسیری را در جلسات خصوصی از ایشان پرسیده، استفاده هایی ببرم. تا سالی که امام(ره) به ترکیه تبعید شد، در جلسات درس فقه و اصول ایشان حضور می یافتم و از آن پس در سال 1344ش و پس از تبعید حضرت امام به ترکیه، ناچار به تهران هجرت کردم و در محلّه درخونگاه تهران اقامت گزیدم و در مسجد امام صادق(ع) که تازه بنا شده بود، به اقامه نماز جماعت و بیان احکام الهی و تشکیل کلاس های درس برای برادران و خواهران و دانش جویان پرداختم. متأسّفانه این برنامه ها با این که بسیار سودمند و مورد علاقه اهالی محلّ بود، بیش از حدود چهار ماه ادامه نداشت و با فوت پدرم پایان یافت. در این سال ها، سفرهای مکرّری هم به کشور عراق داشتم و چند ماهی هم در نجف اشرف از درس های خارج آیةاللّه حکیم و آیةاللّه سیّد محمود شاهرودی و اساتید دیگر استفاده کردم.
پدرم سال ها در محلّات و قم سکونت داشت. او ایّام تحصیل را در قم و ایّام تعطیل را در محلّات به ارشاد و تبلیغ می پرداخت.
حدود سال های 1330ش بود که جمعی از اهالی امام زاده قاسم شمیران خدمت آیةاللّه بروجردی آمده، درخواست اعزام عالمی به امام زاده شمیران کردند و اتّفاقاً پدرم نیز همان روز برای انجام کاری خدمت وی رفته بود و این تقارن موجب شد که مهاجرت به امام زاده قاسم شمیران به ایشان پیشنهاد شود که با اصرار آیةاللّه بروجردی و پس از استخاره، مرحوم پدرم موافقت کرد و سرانجام به تهران مهاجرت کرد و در امام زاده قاسم سکونت یافت. من نیز تا زمانی که در قم بودم، در ایّام تعطیل و به خصوص در تابستان به جای مرحوم پدرم به محلّات می رفتم؛ امّا وقتی که حضرت امام(ره) را به ترکیه تبعید کردند، بنده نیز به سبب گرفتاری های داخلی و محدودیّتی که از سوی ساواک برایم فراهم شده بود، نتوانستم در قم بمانم و ناچار به تهران هجرت کردم و در مسجد امام صادق(ع) - واقع در محلّه درخونگاه - به اقامه نماز و نشر احکام مشغول شدم. هنوز برنامه های تبلیغی ام سر و سامانی نیافته بود که متأسّفانه فوت پدرم پیش آمد و این برنامه ناتمام ماند.

پیشنهاد کاربران

بپرس