رسوبی
/rosubi/
برابر پارسی: ته نشسته
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
رسوبی، ابرفتی، مربوط به رسوب وته نشین
رسوبی، درده، ته نشسته
رسوبی، باقی مانده، پس مانده
رسوبی، باقی مانده، مانده، موصی له، وارث طبقه دوم
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید