رسوبی

/rosubi/

برابر پارسی: ته نشسته

معنی انگلیسی:
alluvial, sedimentary

لغت نامه دهخدا

رسوبی. [ رُ ] ( ص نسبی ) دُرد. منسوب به رسوب. ( ناظم الاطباء ). ته نشسته. ( لغات فرهنگستان ). || منسوب به رسوب : اراضی رسوبی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

درد منسوب به رسوب ته نشسته

مترادف ها

alluvial (صفت)
رسوبی، ابرفتی، مربوط به رسوب وته نشین

sedimentary (صفت)
رسوبی، درده، ته نشسته

residual (صفت)
رسوبی، باقی مانده، پس مانده

residuary (صفت)
رسوبی، باقی مانده، مانده، موصی له، وارث طبقه دوم

فارسی به عربی

غرینی

پیشنهاد کاربران

بپرس