رسم و آیین ؛ شیوه و طریق. طریقه و آیین و سنت :
چه از رسم و آیین نوروز و مهر
زاسبان و از بنده خوب چهر.
فردوسی.
مر او را به آیین پیشین بخواست
که آن رسم و آیین بد آنگاه راست.
فردوسی.
ای جهان را تازه کرده رسم و آیین پدر
ای برون آورده ماه مملکت را از محاق.
منوچهری.
چه از رسم و آیین نوروز و مهر
زاسبان و از بنده خوب چهر.
فردوسی.
مر او را به آیین پیشین بخواست
که آن رسم و آیین بد آنگاه راست.
فردوسی.
ای جهان را تازه کرده رسم و آیین پدر
ای برون آورده ماه مملکت را از محاق.
منوچهری.