رسم مرکب

لغت نامه دهخدا

رسم مرکب. [ رَ م ِ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح منطق ) تعریفی که مشتمل بر ذاتیات و عرضیات باشد رسم مرکب بود و بهترین آن بود که ذاتی جنسی بود تا اول ماهیت به وجهی از وجوه وضع کرده باشند و بعد از آن آنرا بدیگر اوصاف مقید گردانند و چنانکه جنس قریب بود بهتر بود و عام بر خاص تقدیم باید کرد، و ذاتی بر عرضی عام بود و ذاتی خاص عرضی مقدم باید داشت بسبب مذکور. ( اساس الاقتباس ص 415 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس