رسم الخط


برابر پارسی: دبیره، خوش نویس، شیوه نگارش، دبیره نویسی، آیین نگارش، خوش، نویسش

معنی انگلیسی:
calligraphy, orthography, prescribed form of writing

لغت نامه دهخدا

رسم الخط. [ رَ مُل ْ خ َطط ] ( ع اِ مرکب ) طرز نگارش حروف هر یک از خطوط متداول در جهان. املا و طریقه نوشتن. ( ناظم الاطباء ). طریقه نوشتن حروف خط یک زبان. ( فرهنگ نظام ). از وقتی که زبان عربی با سپاهیان عرب به ایران نفوذ کرد خط عربی نیز با آن همراه بود. خط عربی به نحوی که در دوره اسلامی معمول بود در زمانی قریب به اسلام از دو قوم اخذ شد، نخست از قوم نبطی در جانب حوران و دوم از سریانیان از طریق حیره ( نزدیک کوفه ). این هر دو خط از خطوط سامی و برای عرب کاملاً قابل تقلید بود. خط نخستین منشاء خط نسخ و کوفی بود که هر دو بعد از غلبه اسلام میان مسلمین باقی ماند و ظاهراً این هر دو خط را با هم به کار می بردند. خط نسخ بیشتر برای کتابت مصاحف می آمد، این رسم الخط در آغاز امربی نقطه و بی شکل بود ولی بنابر مشهور نخستین واضعان علم نحو یعنی ابوالاسود الدؤلی و نصربن عاصم اشکال واعجام را در آن وارد کردند. در عهد اموی انواع مهمی در خط عربی پدید نیامد ولی در عصر بنی عباس انواع مختلفی از قبیل نصف و خفیف و ثلث و مسلسل و رقاع و غیره بوسیله احول محرر و اقسام دیگری بوسیله دیگران اختراع شد و از شاگردان احول ابوعلی محمدبن مقله ( متوفای 328 هَ. ق. ) و برادرش ابوعبداﷲ حسن ( متوفای 338هَ. ق. ). هستند که خط عربی به دست هر دو کامل شد. چون رسم الخط عربی با همه اشکالات خود از خط پهلوی آسانتر است بزودی بوسیله ایرانیان مسلمان یا کسانی که بزبان عربی به نحوی از انحاء آشنایی مییافتند پذیرفته شد... البته این خط در ایران و بوسیله خطاطان ایرانی تکامل یافت و بتدریج مستعد تحریر فارسی دری یعنی لهجه رسمی و کتابی ایران دوره اسلامی گردید. رواج خط عربی در ایران از پاره ای جهات به لهجات ایرانی صدماتی وارد آورد زیرا نبودن اعراب در عربی باعث آمد که تلفظ بسیاری از کلمات فارسی در طول زمان دستخوش بی اطلاعی این و آن گردید و به صورتهای غیراصلی مشهور شد، مثلاً نیاکان بجای کاف با گاف و برنا بجای فتحه «ب » با ضمه آن و... تبدیل گردید... در تمام مواردی که در آخر کلمات قدیم ایرانی کاف یا گاف به کار برده می شد، مثل نامک ، بندک ، گربک و امثال آنها، چون این کاف در لهجات متأخر حذف شد و نوشتن حرف ماقبل کاف بافتحه دشوار بود، ناگزیر برای بیان حرکت آنها «هَ» به آخر آنها افزوده شد و نوشتند: نامه ، بنده ، گربه ، وهمین عمل در خواندن و نوشتن این کلمات اشکالاتی فراهم آورد که امروزه در برخی جاها بویژه در تهران این نوع کلمه ها را بکسر آخر تلفظ می کنند که غلطی بیّن و آشکار است. ( از تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا چ 1 ج 1 ص 136 و 137 ). در رسم الخط معمول فارسی امروزه که از تازی گرفته شده 33 حرف به کار می رود که چهار حرف آن ( پ ، چ ، ژ، گ ) مخصوص کلمات فارسی و 8 تای آن ( ث ، ح ،ص ، ض ، ط، ظ، ع ، ق ) مخصوص واژه های تازی و 21 تا مشترک میان آن دو است. با وجود اختصاص 8 حرف اخیر به کلمات عربی گاهی در فارسی کلماتی دیده می شود که این حروف در آنها به کار رفته و این امر بمرور زمان و بر اثر نفوذ زبان و خط عربی و عدم دقت خطاطان متأخر بوده است ، مانند: طشت ، طیش ، غلطیدن ، قارچ ، صد و جز آن.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

طرز نوشتن کلمه یا کلمات
طرز نگارش حروف هر یک از خط متداول در جهان املا و طریقه نگاشتن .
طرزنوشتن حروف وکلمات، طریقه نوشتن

فرهنگ معین

( ~ُ لْ خَ ) [ ع . ] (مص مر. ) طرز نوشتن کلمه یا کلمات .

فرهنگ عمید

طرز نوشتن کلمات، به ویژه از جهت پیوسته نویسی و جدانویسی حروف واژه ها.

پیشنهاد کاربران

خَتنگاری: رسمالخط
آوانگاری: نشانگذاری بر روی واژه ها
املاء
شیوه ی نگارش
کشیددپیره
یا
کشیدن دپیره
یا
کشش دپیره

دبیره

بپرس