رسش. [ رَ س ِ ] ( اِمص ) رسیدن. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت مؤلف ). رسایی و رسیدن. ( آنندراج ) : نتوان بتو رسیدن جانا همی در آفتاب وماه رسش کی توان.مسعودسعد.|| ورود و رسیدگی. || اتفاق و عارضه. || سرگذشت. ( ناظم الاطباء ). معانی اخیر در متون دیگر دیده نشد.
رسش= بلوغ، بالندگی، پختگیرسش به معنی آمادگی زیستی وتوالی همگانی رخدادهای بیولوژیکی در دستگا عصبی+ عکس و لینک