رستی خور. [ رُ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) رستی خورنده. روزی خوار. رزق خوار. رستی خوار. که غذا و روزی بخورد : آزاد رسته از در دربند حادثات رستی خوران باغ رجا را چو میوه ایم.خاقانی.و رجوع به رُستی و رستی خوار و رستی خوردن و مترادفات کلمه شود.
رستی=نعمت/خیرآزاد رسته از در و دربند حادثاترستی خوران به باغ رضا آرمیده ایم. خاقانیرستی همچنین دلیری ومحکمی وسختی نیز باشد+ عکس و لینک