رستگاری یافتن. [ رَ ت َ / رَ ت َ ] ( مص مرکب ) خلاص شدن. نجات یافتن. ( فرهنگ فارسی معین ). استفلاح. ( منتهی الارب ) : از کجی به که روی برتابیدرستگاری ز راستی یابید.نظامی.کسی یابد ز دوران رستگاری که بردارد عمارت زین عماری.نظامی.