رستگار کردن. [ رَ ت َ / رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آزاد ساختن. آزادی بخشیدن. رها کردن. رهایی دادن. خلاص کردن : بفرمود شه تا رقیبان بارکنند آن فروبسته را رستگار.نظامی.