اندر این رسته راستکاری کن
تا در آن رسته رستگار شوی.
سنایی.
یکی از شما دو شود رستگارخورد باده از دست وی شهریار.
نظامی.
راستی آور که شوی رستگارراستی از تو ظفر از کردگار.
نظامی.
خزینه که با تست بر تست بارچو دادی به دادن شوی رستگار.
نظامی.
خواهی که رستگار شوی راستکار باش تا عیبجوی را نرسد بر تو مدخلی.
سعدی.