رستم زر

لغت نامه دهخدا

رستم زر. [ رُ ت َ م ِ زَ ] ( اِخ ) همان رستم است که پهلوانی است معروف. ( آنندراج ) :
میان بتکده استاده و سلیح بچنگ
چو روز جنگ میان مصاف رستم زر.
فرخی.
میران نامدارند این بندگان سلطان
هر یک چو حاتم طی هر یک چو رستم زر.
امیرمعزی ( از آنندراج ).
یکی به تیر فکندن بسان آرش نیو
یکی به درع دریدن بسان رستم زر.
قطران.
و رجوع به رستم و رستم دستان و رستم زال شود.

فرهنگ فارسی

همان رستم است که پهلوانی است معروف

پیشنهاد کاربران

بپرس