رستم رکاب. [ رُ ت َ رِ ] ( ص مرکب ) دلاور و بهادر. ( ناظم الاطباء ). کنایه از دلیر و شجاع. ( آنندراج ). کنایه ازبهادر و پهلوان. ( از شعوری ج 2 ورق 21 ) : بدعوی دو رستم رکاب دلیرز شمشیربازی نگشتند سیر.هاتفی ( از شعوری ).و رجوع به رستم و رستم عنان شود.