رسام

/rassAm/

مترادف رسام: تصویرگر، صورتگر، نقاش، نقش بند، نگارگر

معنی انگلیسی:
designer, draftsman, tracer, drawer

فرهنگ اسم ها

اسم: رسام (پسر) (عربی) (تلفظ: rassām) (فارسی: رَسام) (انگلیسی: rassam)
معنی: تصویرگر، صورتگر، نقاش، طراح، نگارگر، ( در قدیم ) رسم کننده
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

رسام. [رَس ْ سا ] ( ع ص ) رسم کننده. نقش کننده و نقاش. ( ناظم الاطباء ). نقاش و مصور، از رسم که به معنی نقش کردن است. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). پیکرنگار :
هرچه کردی بدین صفت بهرام
بر خورنق نگاشتی رسام.
نظامی.
ناف خلقش چو کلک رسامان
مشک در جیب و لعل در دامان.
نظامی.
مشو غره بر آن خرگوش زرفام
که برخنجر نگارد مرد رسام.
نظامی.
چو پرداخت رسام آهنگرش
به صیقل فروزنده شد گوهرش.
نظامی.
همه پیکری را بدان سان که هست
در او دید رسام گوهرپرست.
نظامی.
|| کاتب. || امضأکننده. ( ناظم الاطباء ).

رسام. [ رَس ْ سا ] ( اِخ ) نام نقاشی معاصر بهرام گور. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( فرهنگ خطی ). اما صاحب غیاث اللغات گوید که این قول خطاست - انتهی. و ظاهراً مبداء اشتباه بیت نظامی در هفت پیکر میباشد که قبلاً نقل کردیم :
هرچه کردی بدین صفت بهرام
بر خورنق نگاشتی رسام.
نظامی.

رسام. [ رَس ْ سا ] ( اِخ ) نام آهنگری معاصر اسکندر پسر فیلیپ که آینه ای ساخت. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( فرهنگ خطی ). اما صاحب غیاث اللغات گوید: در این معنی گفته صاحب برهان اساسی ندارد. ظاهراً اساس این اشتباه شعر ذیل نظامی می باشد در داستان اسکندرنامه :
چو پرداخت رسام آهنگرش
به صیقل فروزنده شد گوهرش.
نظامی.

رسام. [ رَس ْ سا ] ( اِخ ) نام یکی از دانشمندان مهم حفریات است. در نتیجه کاوشهای او در صفحات مجاور دجله و فرات دروازه بلوات در آسور پیدا شده که از مفرغ ساخته اند و از حیث صنعت خیلی معروف می باشد و نقاشی های برجسته ای دارد و آنرا به یادگار فتوحات سلم نصر دومین پادشاه آسور ساخته اند. رسام اهل انگلستان بود و بسال 1882 م. بعد از حفریات مذکور به انگلستان بازگشت. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 53 شود.

فرهنگ فارسی

رسم کننده، نقاش، نقشه کش، نگارنده، پیکرنگار
( صفت ) رسم کننده نقاش نگارگر .
نام یکی از دانشمندان مهم حفریاتست

فرهنگ معین

(رَ سّ ) [ ع . ] (ص . ) رسم کننده ، نقاش .

فرهنگ عمید

۱. رسم کننده، نقاش، نگارنده، پیکرنگار.
۲. نقشه کش.

دانشنامه آزاد فارسی

رسّام
رجوع شود به:پلاتر

مترادف ها

plotter (اسم)
کشنده، نقشه کش، توطئه گر، رسام

tracer (اسم)
نقشه کش، دنبال کننده، ردیاب، رسام، جستجو کننده

پیشنهاد کاربران

نقاش ( در عربی اسم مبالغه بر وزن فعال که بر شغل دلالت میکند )
ترسیم گر
رسام معنی: کودن به تمام معنا ، احمق ، دیوانه روانی ، انسانی که قاطی میکند، هنر جو، نقشه کش
کسیکه بیشتر به کار رسم ( نگارگری ) پردازد، یا حرفه اش باشد
اسم زیبایی و با شنیدنش حس خوبی به من دست میده
من به تازگی اسم رسام رو شنیدم حس خوبی از این اسم گرفتم
بنظرم اسم خاص و زیبایی هست
و
هنرمند khelii duset daram rasam jonam eshghe mamani

بپرس