[ویکی نور] «رساله علامه بزرگوار محمد دهدار در قضا و قدر»، به زبان فارسی و در پاسخ به سؤال برخی از برادران دینی در باره مسئله اختیار و جبر و قدر، توسط محمد دهدار، نوشته شده است. این رساله، در موضوع خود، بسیار سودمند و ارزش مند است، ولی علی رغم نفاستش، همچون کثیری از آثار ارزنده دیگر، در کنج انزوا افتاده بود و ارباب دانش از فواید جلیله اش محروم بودند، لذا استاد حسن زاده، بر آن شدند که آن را تصحیح و همراه با تعلیقات سودمند خویش، در دست طبع و نشر قرار دهند.
استاد، خود، در این باره فرموده اند: «بنده، تعداد یک صد و یک رساله از رسائل ارزنده قدما را در فنون گوناگون گرد آوردم و تصمیم گرفتم همه آنها را یکی یکی تصحیح و تحشیه کرده و در دست طبع و نشر قرار دهم. از این یک صد و یک رساله، تنها رساله ای که موفق به تصحیح و شرح آن شدم، رساله قضا و قدر مرحوم علامه محمد دهدار بود که بعد از تمام شدن کار رساله، واقعه ناگوار شهادت مرحوم آیة الله مطهری رضوان الله تعالی علیه پیش آمد. بعد از شهادت ایشان، آقایانی نامه دادند و از ما برای یادنامه آن مرحوم، چیزی خواستند، ما هم که کار رساله مزبور را تمام شده یافتیم، آن را از جان و دل تقدیمشان نمودیم».
رساله، بسیار کوتاه و فاقد باب بندی و فصل بندی است و مطالب آن، در ذیل چهار مقدمه، عرضه شده است. تعلیقات هجده گانه استاد حسن زاده، در پایان رساله، ذکر گردیده است.
مطالب مطرح شده در رساله، اجمالا، عبارت است از: اشاره به اخباری که اولین مخلوق را عقل دانسته اند و معنای اقبال و ادبار آن(در روایت آمده که خدا به عقل گفت: اقبل؛ یعنی روی آور، پس روی به خدا آورد، سپس فرمود: ادبر؛ یعنی پشت کن، پس به خدا پشت کرد...)؛ عدم صرف بودن ممکن، قبل از ایجاد و شیئیت یافتن و دارای استعداد و اقتضا شدن، پس از تعلق ایجاب واجب به آن؛ توضیح در مورد علم فعلی و انفعالی و تقسیم هر کدام به اجمالی و تفصیلی و کیفیت تعلق علم خدا به مخلوقات؛ وجود همه موجودات در هر ظرفی که فرض شوند، از خداست و تشخص خاص آنها(که اشعری آن را کسب و معتزلی آن را فعل می خواند)، از مباشر قریب.
نمونه ای از تعلیقات استاد حسن زاه: دهدار، در این رساله، قائل به اصالت وجود و وحدت جعل است که موافق نظر بلند اهل نظر است که ممکن، در عقل، مؤلف از وجود و ماهیت است، ولی در خارج، اعیان موجودات، بلکه وجودات متشخصه، متحققه اند که همه، شئون و اطوار و تجلیات و آثار حق تعالی اند و وجود، منبع خیر و ماهیت، منبع شر است، چنان که پس از استنتاج مذکور، فرمود: «و سر این، آن است که ممکن، موجود مؤلف است در عقل، از دو چیز: یکی، ماهیت او که عدم و منبع شر است و یکی، وجود که منبع خیر است. الخ».
استاد، خود، در این باره فرموده اند: «بنده، تعداد یک صد و یک رساله از رسائل ارزنده قدما را در فنون گوناگون گرد آوردم و تصمیم گرفتم همه آنها را یکی یکی تصحیح و تحشیه کرده و در دست طبع و نشر قرار دهم. از این یک صد و یک رساله، تنها رساله ای که موفق به تصحیح و شرح آن شدم، رساله قضا و قدر مرحوم علامه محمد دهدار بود که بعد از تمام شدن کار رساله، واقعه ناگوار شهادت مرحوم آیة الله مطهری رضوان الله تعالی علیه پیش آمد. بعد از شهادت ایشان، آقایانی نامه دادند و از ما برای یادنامه آن مرحوم، چیزی خواستند، ما هم که کار رساله مزبور را تمام شده یافتیم، آن را از جان و دل تقدیمشان نمودیم».
رساله، بسیار کوتاه و فاقد باب بندی و فصل بندی است و مطالب آن، در ذیل چهار مقدمه، عرضه شده است. تعلیقات هجده گانه استاد حسن زاده، در پایان رساله، ذکر گردیده است.
مطالب مطرح شده در رساله، اجمالا، عبارت است از: اشاره به اخباری که اولین مخلوق را عقل دانسته اند و معنای اقبال و ادبار آن(در روایت آمده که خدا به عقل گفت: اقبل؛ یعنی روی آور، پس روی به خدا آورد، سپس فرمود: ادبر؛ یعنی پشت کن، پس به خدا پشت کرد...)؛ عدم صرف بودن ممکن، قبل از ایجاد و شیئیت یافتن و دارای استعداد و اقتضا شدن، پس از تعلق ایجاب واجب به آن؛ توضیح در مورد علم فعلی و انفعالی و تقسیم هر کدام به اجمالی و تفصیلی و کیفیت تعلق علم خدا به مخلوقات؛ وجود همه موجودات در هر ظرفی که فرض شوند، از خداست و تشخص خاص آنها(که اشعری آن را کسب و معتزلی آن را فعل می خواند)، از مباشر قریب.
نمونه ای از تعلیقات استاد حسن زاه: دهدار، در این رساله، قائل به اصالت وجود و وحدت جعل است که موافق نظر بلند اهل نظر است که ممکن، در عقل، مؤلف از وجود و ماهیت است، ولی در خارج، اعیان موجودات، بلکه وجودات متشخصه، متحققه اند که همه، شئون و اطوار و تجلیات و آثار حق تعالی اند و وجود، منبع خیر و ماهیت، منبع شر است، چنان که پس از استنتاج مذکور، فرمود: «و سر این، آن است که ممکن، موجود مؤلف است در عقل، از دو چیز: یکی، ماهیت او که عدم و منبع شر است و یکی، وجود که منبع خیر است. الخ».
[ویکی فقه] رساله علامه بزرگوار محمد دهدار در قضا و قدر (کتاب). «رساله علامه بزرگوار محمد دهدار در قضا و قدر»، به زبان فارسی و در پاسخ به سؤال برخی از برادران دینی در باره مسئله اختیار و جبر و قدر ، توسط محمد دهدار ، نوشته شده است.
این رساله، در موضوع خود، بسیار سودمند و ارزش مند است، ولی علی رغم نفاستش، همچون کثیری از آثار ارزنده دیگر، در کنج انزوا افتاده بود و ارباب دانش از فواید جلیله اش محروم بودند، لذا استاد حسن زاده ، بر آن شدند که آن را تصحیح و همراه با تعلیقات سودمند خویش، در دست طبع و نشر قرار دهند. استاد، خود، در این باره فرموده اند: «بنده، تعداد یک صد و یک رساله از رسائل ارزنده قدما را در فنون گوناگون گرد آوردم و تصمیم گرفتم همه آنها را یکی یکی تصحیح و تحشیه کرده و در دست طبع و نشر قرار دهم. از این یک صد و یک رساله، تنها رساله ای که موفق به تصحیح و شرح آن شدم، رساله قضا و قدر مرحوم علامه محمد دهدار بود که بعد از تمام شدن کار رساله، واقعه ناگوار شهادت مرحوم آیت الله مطهری رضوان الله تعالی علیه پیش آمد. بعد از شهادت ایشان، آقایانی نامه دادند و از ما برای یادنامه آن مرحوم، چیزی خواستند، ما هم که کار رساله مزبور را تمام شده یافتیم، آن را از جان و دل تقدیمشان نمودیم».
ساختار
رساله، بسیار کوتاه و فاقد باب بندی و فصل بندی است و مطالب آن، در ذیل چهار مقدمه، عرضه شده است. تعلیقات هجده گانه استاد حسن زاده، در پایان رساله، ذکر گردیده است.
گزارش محتوا
مطالب مطرح شده در رساله، اجمالا، عبارت است از: اشاره به اخباری که اولین مخلوق را عقل دانسته اند و معنای اقبال و ادبار آن (در روایت آمده که خدا به عقل گفت: اقبل؛ یعنی روی آور، پس روی به خدا آورد، سپس فرمود: ادبر؛ یعنی پشت کن، پس به خدا پشت کرد...) ؛ عدم صرف بودن ممکن، قبل از ایجاد و شیئیت یافتن و دارای استعداد و اقتضا شدن، پس از تعلق ایجاب واجب به آن؛ توضیح در مورد علم فعلی و انفعالی و تقسیم هر کدام به اجمالی و تفصیلی و کیفیت تعلق علم خدا به مخلوقات؛ وجود همه موجودات در هر ظرفی که فرض شوند، از خداست و تشخص خاص آنها (که اشعری آن را کسب و معتزلی آن را فعل می خواند)، از مباشر قریب. نمونه ای از تعلیقات استاد حسن زاه: دهدار، در این رساله، قائل به اصالت وجود و وحدت جعل است که موافق نظر بلند اهل نظر است که ممکن، در عقل، مؤلف از وجود و ماهیت است، ولی در خارج، اعیان موجودات، بلکه وجودات متشخصه، متحققه اند که همه، شئون و اطوار و تجلیات و آثار حق تعالی اند و وجود، منبع خیر و ماهیت، منبع شر است، چنان که پس از استنتاج مذکور، فرمود: «و سر این، آن است که ممکن، موجود مؤلف است در عقل، از دو چیز: یکی، ماهیت او که عدم و منبع شر است و یکی، وجود که منبع خیر است. الخ».
وضعیت کتاب
...
این رساله، در موضوع خود، بسیار سودمند و ارزش مند است، ولی علی رغم نفاستش، همچون کثیری از آثار ارزنده دیگر، در کنج انزوا افتاده بود و ارباب دانش از فواید جلیله اش محروم بودند، لذا استاد حسن زاده ، بر آن شدند که آن را تصحیح و همراه با تعلیقات سودمند خویش، در دست طبع و نشر قرار دهند. استاد، خود، در این باره فرموده اند: «بنده، تعداد یک صد و یک رساله از رسائل ارزنده قدما را در فنون گوناگون گرد آوردم و تصمیم گرفتم همه آنها را یکی یکی تصحیح و تحشیه کرده و در دست طبع و نشر قرار دهم. از این یک صد و یک رساله، تنها رساله ای که موفق به تصحیح و شرح آن شدم، رساله قضا و قدر مرحوم علامه محمد دهدار بود که بعد از تمام شدن کار رساله، واقعه ناگوار شهادت مرحوم آیت الله مطهری رضوان الله تعالی علیه پیش آمد. بعد از شهادت ایشان، آقایانی نامه دادند و از ما برای یادنامه آن مرحوم، چیزی خواستند، ما هم که کار رساله مزبور را تمام شده یافتیم، آن را از جان و دل تقدیمشان نمودیم».
ساختار
رساله، بسیار کوتاه و فاقد باب بندی و فصل بندی است و مطالب آن، در ذیل چهار مقدمه، عرضه شده است. تعلیقات هجده گانه استاد حسن زاده، در پایان رساله، ذکر گردیده است.
گزارش محتوا
مطالب مطرح شده در رساله، اجمالا، عبارت است از: اشاره به اخباری که اولین مخلوق را عقل دانسته اند و معنای اقبال و ادبار آن (در روایت آمده که خدا به عقل گفت: اقبل؛ یعنی روی آور، پس روی به خدا آورد، سپس فرمود: ادبر؛ یعنی پشت کن، پس به خدا پشت کرد...) ؛ عدم صرف بودن ممکن، قبل از ایجاد و شیئیت یافتن و دارای استعداد و اقتضا شدن، پس از تعلق ایجاب واجب به آن؛ توضیح در مورد علم فعلی و انفعالی و تقسیم هر کدام به اجمالی و تفصیلی و کیفیت تعلق علم خدا به مخلوقات؛ وجود همه موجودات در هر ظرفی که فرض شوند، از خداست و تشخص خاص آنها (که اشعری آن را کسب و معتزلی آن را فعل می خواند)، از مباشر قریب. نمونه ای از تعلیقات استاد حسن زاه: دهدار، در این رساله، قائل به اصالت وجود و وحدت جعل است که موافق نظر بلند اهل نظر است که ممکن، در عقل، مؤلف از وجود و ماهیت است، ولی در خارج، اعیان موجودات، بلکه وجودات متشخصه، متحققه اند که همه، شئون و اطوار و تجلیات و آثار حق تعالی اند و وجود، منبع خیر و ماهیت، منبع شر است، چنان که پس از استنتاج مذکور، فرمود: «و سر این، آن است که ممکن، موجود مؤلف است در عقل، از دو چیز: یکی، ماهیت او که عدم و منبع شر است و یکی، وجود که منبع خیر است. الخ».
وضعیت کتاب
...