[ویکی نور] "رسالة الطیر" یکی از شاهکاری های فلسفی و عرفانی شیخ الرئیس است وی توانست مسائل پیچیده فلسفی وعرفانی را در قالب تمثیل و رمز بطور جالب و جذّاب برای خوانندگان ارائه دهد.یکی از کسانی که به ترجمه این رساله همّت گماشت احمد بن محمد بن القاسم بن احمد بن خدیو الاخسیکتی ملقب به ذو الفضائل است که در نظم و نثر تبحّر فراوانی داشته و بیشتر ادباء و فضلای خراسان شاگردان وی بودند.در طول تاریخ کسانی مانند غزّالی خواستند به سبک بوعلی منطق الطیر بنویسند ولی در این میان رساله شیخ چشمگیر بوده و از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.
گزارش محتوا بوعلی در ابتدای رساله در جستجوی رفیقی برمی آید تا اندوه وی را گوش داده تا بوعلی احساس آرامش و راحتی کند ولی افسوس که چنین دوستی یافت نمی شود چون رفقای این روزگار در حکم بازرگانی هستند که در وقت حاجت به انسان روی می آوردند و در وقت بی نیازی روی می گردانند مگر دوستان الهی و برادران حقیقت که مدار رفاقت آنها قرابت الهی و رضای حق است و ناگفته پیداست که مخاطب این رساله همان دوستان الهی هستند بوعلی قبل از پرداختن به اصل داستان نکاتی را به دوستان حقیقت متذکّر می شود که در این مجال اختصارا به آنها اشاره می شود:
بوعلی به برادران سفارش می کند که حقیقت را نسبت به یکدیگر آشکار کنند و پرده ها را از روی عقول خود بردارند تا بعضی از آنها برخی دیگر را مطالعه کرده وبه کمال راه یابند دوستان الهی باید مانند خارپشت بواطن خود راآشکار کرده و ظواهر خود را پنهان کنند زیرا خدای تعالی بر بواطن آنها آشکار و بر ظواهر آنها خفی است.
برادران باید مانند مار از پوست خود منسلخ شده و بیرون آیند و مانند کرم نرم و آهسته حرکت کنند و مانندعقرب باشند تا سلاح آنها همواره در پشت شان شیطان را نشانه بگیرد زیرا شیطان همیشه ازپشت سر انسان را می فریبد.بوعلی سفارش می کند که مرگ را پیوسته دوست داشته باشید تا به حیات ابدی دست یابید و مانند مرغان پرواز کنید و در یک آشیانه قرار نگیرید مانند شترمرغ باشید که سنگ گرم بیابان را می خورد و مانند افعی که استخوانهای سخت را می بلعد و مانند سمندر در میان آتش باشید که فردای قیامت آتش ضرری به شما نرساند و مانند خفّاش باشید که در روز بیرون نمی رود تا از دست دشمنان در امان باشد.
بوعلی شجاع ترین مردم را کسی می داند که به فردا اعتماد کند به نظر وی بددل ترین مردم کسی است که از کمال خویش باز ماند.
گزارش محتوا بوعلی در ابتدای رساله در جستجوی رفیقی برمی آید تا اندوه وی را گوش داده تا بوعلی احساس آرامش و راحتی کند ولی افسوس که چنین دوستی یافت نمی شود چون رفقای این روزگار در حکم بازرگانی هستند که در وقت حاجت به انسان روی می آوردند و در وقت بی نیازی روی می گردانند مگر دوستان الهی و برادران حقیقت که مدار رفاقت آنها قرابت الهی و رضای حق است و ناگفته پیداست که مخاطب این رساله همان دوستان الهی هستند بوعلی قبل از پرداختن به اصل داستان نکاتی را به دوستان حقیقت متذکّر می شود که در این مجال اختصارا به آنها اشاره می شود:
بوعلی به برادران سفارش می کند که حقیقت را نسبت به یکدیگر آشکار کنند و پرده ها را از روی عقول خود بردارند تا بعضی از آنها برخی دیگر را مطالعه کرده وبه کمال راه یابند دوستان الهی باید مانند خارپشت بواطن خود راآشکار کرده و ظواهر خود را پنهان کنند زیرا خدای تعالی بر بواطن آنها آشکار و بر ظواهر آنها خفی است.
برادران باید مانند مار از پوست خود منسلخ شده و بیرون آیند و مانند کرم نرم و آهسته حرکت کنند و مانندعقرب باشند تا سلاح آنها همواره در پشت شان شیطان را نشانه بگیرد زیرا شیطان همیشه ازپشت سر انسان را می فریبد.بوعلی سفارش می کند که مرگ را پیوسته دوست داشته باشید تا به حیات ابدی دست یابید و مانند مرغان پرواز کنید و در یک آشیانه قرار نگیرید مانند شترمرغ باشید که سنگ گرم بیابان را می خورد و مانند افعی که استخوانهای سخت را می بلعد و مانند سمندر در میان آتش باشید که فردای قیامت آتش ضرری به شما نرساند و مانند خفّاش باشید که در روز بیرون نمی رود تا از دست دشمنان در امان باشد.
بوعلی شجاع ترین مردم را کسی می داند که به فردا اعتماد کند به نظر وی بددل ترین مردم کسی است که از کمال خویش باز ماند.
wikinoor: رسالة_الطیر_ابن_سینا