رساطون. [ رَ ] ( معرب ، اِ ) شرابی است که مردم شام از خمر و عسل درست کنند و ازهری گفته که لغت رومی است و عربی نیست. ( از المعرب جوالیقی ص 157 ) ( ناظم الاطباء ). می ، لغت رومی است مستعمل عرب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شرابی است مردم شام را که از می و انگبین کنند. ( تاج العروس ). شرابی که از عصیر انگور و عسل با بعضی افاریه سازند. ( یادداشت مؤلف ). شراب. از واژه های دخیل است و نمی دانم از چه زبانی است. ( از اقرب الموارد ). اصل آن به یونانی رساطوم بوده است. ( ازحاشیه ص 76 نشوءاللغة ). شرابی است که از خمر و عسل و ادویه حاره ترتیب دهند و گرمتر و قویتر از شراب ارسطون و در امزجه بارده نافع است. ( تحفه حکیم مؤمن ). و رجوع به ترجمه صیدنه ابوریحان بیرونی شود.
فرهنگ فارسی
شرابیست که مردم شام از خمر و عسل درست کنند و ازهر گفته که رومی است و عربی نیست .