[ویکی نور] رسائل حکمیه، تألیف میرزا علیاکبر مدرس یزدی (متوفی 1344ق)، معروف به حکمی یزدی یا حکیم الهی، مشتمل بر چند رساله فلسفی فارسی است. محمود حکمی یزدی، بر این اثر مقدمه نوشته است.
این اثر حاوی شرح حال مؤلف، مقدمه محمود حکمی یزدی (فرزند مؤلف)، سه رسـاله فلسفی (با نامهای: «بدیعة إلهیة فی بیان مفهوم الماهیة و الوجود»، «شرح فارسی مؤلف بر رسـاله مـسئله وجود ملا عبدالرحمن جامی» و «رساله معرفة النفس و معرفة الرّب») و یک نوشته کوتاه در موضوع هندسه به خط مؤلف است.
محقق اثر در انتهای مقدمه، پس از ذکر شرح حال نویسنده و اشاره به از بین رفتن آثار نویسنده، چنین مینویسد: «بارى این بنده با جدیت و زحمت فراوان، از میان اوراق پراکنده باقىمانده مرحوم والد، موفق گردید موضوعاتى را جمع آورى و پاکنویس کرده و مبادرت به چاپ آنها بنماید که آن کتاب متأسفانه بهواسطه مسافرت و عدم درک مسئولیت و قصور چاپخانه مربوطه در مورد غلطگیرى آن و همچنین به چاپ نرسیدن قسمتى از مطالب مهمه این مجموعه، مجدداً با تصحیح اغلاط درصدد تجدید طبع کتاب برآمدم».
رساله «بدیعة فی بیان مفهوم الماهیة و الوجود»، اولین رساله کتاب است. این عنوان، نام واقعی این رساله نیست، بلکه ناشران ازآنروی که عنوانی برای آن نیافتهاند، نام یکی از فصلهای ماقبل رساله جوابیه حکیم یزدی به سؤالات فلسفی بدیعالملکمیرزا را برداشتهاند و رساله جوابیه را بدان عنوان نام نهادهاند. این رساله در حقیقت پاسخی است که حکیم یزدی در پاسخ به هفت سؤال فلسفی بدیعالملکمیرزا، حکمران دارالحکومه یزد تألیف کرده است و میتوان آن را «جوابیه دوم حکیم یزدی به پرسشهای فلسفی بدیعالملکمیرزا» خواند.
پرسشهای فلسفی بدیعالملک که با مطالعه نسبی آثار متفکران اروپایی شکل گرفته است، نخستین بار بهصورت شش سؤال از محضر میرزا علیاکبر پرسش شده است. نکته حائز اهمیت در پرسشهای بدیعالملک روح کنجکاو و تلاشگر وی است که در شناسایی فرهنگهای دیگر بهخوبی نمایان میشود. وی با زبان فرانسه مأنوس بوده و با اطلاع نسبی به آثار حکمای جدید اروپایی و از آن جمله بیکن، دکارت، کانت و هگل بهخوبی توانسته است مطالب آنان را که تا آن زمان برای متفکران ایرانی کاملاً ناشناخته بود، در خلال پرسشهای خود با حکیمان مشهور همعصر خود در میان گذارد و از آنان پاسخ و تبیین آن سؤالها را تقاضا کند. حکیم یزدی، پس از دریافت سؤالات مزبور فقط به چهار سؤال بدیعالملک پاسخی موجز داده، مینویسد: «از این بیانات، جواب از سؤال پنجم و ششم نیز معلوم شد» و در ادامه این مطلب، پاسخ خود را «نخبه و نتیجه» تحقیقات حکما و عرفای پیشین دانسته و سائل را هشدار میدهد که فهم و دریافت اینگونه مسائل مقدمات بسیاری میخواهد و زمان زیادی را باید صرف آن کرد و همچنین میافزاید که حکمای سلف درباره این مسائل، کتابها و رسائل فراوانی نوشتهاند و براهین بیشماری اقامه کردهاند و خلاصه آنکه وی نباید ورود به این موضوع را سهل بپندارد و باید توجه داشته باشد که پاسخگویی به این نوع مسائل نیز بههیچوجه کار ساده و آسانی نیست. عین عبارت حکیم یزدی چنین است: «نیز معلوم شد این مطالب مقدمات زیادی دارد و کتابها در این مطالب تصنیف شده و زمان زیاد میخواهد و عمر زیاد در آنها باید صرف بشود و بر هریک از این مطالب براهین عدیده اقامه شده؛ اینکه ذکر شد نخبه و نتیجه است». حکیم یزدی در خاتمه جوابیه خود میگوید: «اگر از این مختصرات، چیزی بر نواب والا معین بشود، مایه خرسندی من است و الا شرمساری خواهم داشت که نتوانستم چیز مفید بنویسم».
این اثر حاوی شرح حال مؤلف، مقدمه محمود حکمی یزدی (فرزند مؤلف)، سه رسـاله فلسفی (با نامهای: «بدیعة إلهیة فی بیان مفهوم الماهیة و الوجود»، «شرح فارسی مؤلف بر رسـاله مـسئله وجود ملا عبدالرحمن جامی» و «رساله معرفة النفس و معرفة الرّب») و یک نوشته کوتاه در موضوع هندسه به خط مؤلف است.
محقق اثر در انتهای مقدمه، پس از ذکر شرح حال نویسنده و اشاره به از بین رفتن آثار نویسنده، چنین مینویسد: «بارى این بنده با جدیت و زحمت فراوان، از میان اوراق پراکنده باقىمانده مرحوم والد، موفق گردید موضوعاتى را جمع آورى و پاکنویس کرده و مبادرت به چاپ آنها بنماید که آن کتاب متأسفانه بهواسطه مسافرت و عدم درک مسئولیت و قصور چاپخانه مربوطه در مورد غلطگیرى آن و همچنین به چاپ نرسیدن قسمتى از مطالب مهمه این مجموعه، مجدداً با تصحیح اغلاط درصدد تجدید طبع کتاب برآمدم».
رساله «بدیعة فی بیان مفهوم الماهیة و الوجود»، اولین رساله کتاب است. این عنوان، نام واقعی این رساله نیست، بلکه ناشران ازآنروی که عنوانی برای آن نیافتهاند، نام یکی از فصلهای ماقبل رساله جوابیه حکیم یزدی به سؤالات فلسفی بدیعالملکمیرزا را برداشتهاند و رساله جوابیه را بدان عنوان نام نهادهاند. این رساله در حقیقت پاسخی است که حکیم یزدی در پاسخ به هفت سؤال فلسفی بدیعالملکمیرزا، حکمران دارالحکومه یزد تألیف کرده است و میتوان آن را «جوابیه دوم حکیم یزدی به پرسشهای فلسفی بدیعالملکمیرزا» خواند.
پرسشهای فلسفی بدیعالملک که با مطالعه نسبی آثار متفکران اروپایی شکل گرفته است، نخستین بار بهصورت شش سؤال از محضر میرزا علیاکبر پرسش شده است. نکته حائز اهمیت در پرسشهای بدیعالملک روح کنجکاو و تلاشگر وی است که در شناسایی فرهنگهای دیگر بهخوبی نمایان میشود. وی با زبان فرانسه مأنوس بوده و با اطلاع نسبی به آثار حکمای جدید اروپایی و از آن جمله بیکن، دکارت، کانت و هگل بهخوبی توانسته است مطالب آنان را که تا آن زمان برای متفکران ایرانی کاملاً ناشناخته بود، در خلال پرسشهای خود با حکیمان مشهور همعصر خود در میان گذارد و از آنان پاسخ و تبیین آن سؤالها را تقاضا کند. حکیم یزدی، پس از دریافت سؤالات مزبور فقط به چهار سؤال بدیعالملک پاسخی موجز داده، مینویسد: «از این بیانات، جواب از سؤال پنجم و ششم نیز معلوم شد» و در ادامه این مطلب، پاسخ خود را «نخبه و نتیجه» تحقیقات حکما و عرفای پیشین دانسته و سائل را هشدار میدهد که فهم و دریافت اینگونه مسائل مقدمات بسیاری میخواهد و زمان زیادی را باید صرف آن کرد و همچنین میافزاید که حکمای سلف درباره این مسائل، کتابها و رسائل فراوانی نوشتهاند و براهین بیشماری اقامه کردهاند و خلاصه آنکه وی نباید ورود به این موضوع را سهل بپندارد و باید توجه داشته باشد که پاسخگویی به این نوع مسائل نیز بههیچوجه کار ساده و آسانی نیست. عین عبارت حکیم یزدی چنین است: «نیز معلوم شد این مطالب مقدمات زیادی دارد و کتابها در این مطالب تصنیف شده و زمان زیاد میخواهد و عمر زیاد در آنها باید صرف بشود و بر هریک از این مطالب براهین عدیده اقامه شده؛ اینکه ذکر شد نخبه و نتیجه است». حکیم یزدی در خاتمه جوابیه خود میگوید: «اگر از این مختصرات، چیزی بر نواب والا معین بشود، مایه خرسندی من است و الا شرمساری خواهم داشت که نتوانستم چیز مفید بنویسم».
wikinoor: رسائل_حکمیه