[ویکی نور] رسائل الکندی الفلسفیة، تألیف یعقوب بن اسحاق کندی (متوفی 252ق)، مشتمل بر مجموعهای از رسالههای فلسفی کندی است که به زبان عربی، با تحقیق و پاورقی محمد عبدالهادی ابوریده منتشر شده است.
کتاب، مشتمل بر دو مقدمه به قلم محقق کتاب و متن رسالههای کندی است. محقق کتاب در ابتدای هر رساله بهاختصار به معرفی رساله پرداخته است.
خلاصه مباحث برخی از رسالههای کتاب عبارت است از: الف)- در فلسفه اولى: این رساله مفصلترین رساله از رساله هاى کندى است که به دست ما رسیده است. کندى این رساله را براى خلیفه عباسى المعتصم باللّه که سالهاى خلافتش از 218 تا 227ق، بود، به رشته تحریر درآورده است. رساله، بعد از دعا براى معتصم، با بحث از فلسفه و غایت آن و روشى که فیلسوف باید در تفکر فلسفى در پیش گیرد، آغاز می شود. کندى، فلسفه را بر همه علوم مقدم می داند و در بین اجزاى فلسفه، فلسفه اولى را برتر از دیگر اجزاى آن می نهد؛ زیرا شرافت علم به شرافت موضوع آن است و چون موضوع فلسفه اولى از نظر او حق اول و علت اولى است، پس خود آن نیز از جمیع علوم دیگر و سایر اجزاى فلسفه در رتبه بالاترى قرار دارد و فیلسوف تام کسى است که بر علم برتر احاطه دارد.
او بحث خود را با بیان «مطالب علمى» چهارگانه، یعنى مطلب هل، مطلب ما، مطلب اىّ و مطلب لم، آغاز میکند.
در فن سوم رساله، از این مسئله بحث به میان می آید که آیا ممکن است شىء علت وجود خود واقع شود یا نه و با طرح احتمالات چهارگانه اى در مورد آن که همگى منتهى به تناقض می شوند، امتناع چنین امرى را اثبات مىکند.
فن چهارم نیز با بحث از معناى وحدت در محسوسات و آنچه ملحق بدانهاست آغاز می شود و محور مباحث آن را مسئله توحید تشکیل مى دهد و به اعتبارى هم می توان گفت که اندیشه اصلى مطرح شده در این رساله همان مسئله توحید است.
کتاب، مشتمل بر دو مقدمه به قلم محقق کتاب و متن رسالههای کندی است. محقق کتاب در ابتدای هر رساله بهاختصار به معرفی رساله پرداخته است.
خلاصه مباحث برخی از رسالههای کتاب عبارت است از: الف)- در فلسفه اولى: این رساله مفصلترین رساله از رساله هاى کندى است که به دست ما رسیده است. کندى این رساله را براى خلیفه عباسى المعتصم باللّه که سالهاى خلافتش از 218 تا 227ق، بود، به رشته تحریر درآورده است. رساله، بعد از دعا براى معتصم، با بحث از فلسفه و غایت آن و روشى که فیلسوف باید در تفکر فلسفى در پیش گیرد، آغاز می شود. کندى، فلسفه را بر همه علوم مقدم می داند و در بین اجزاى فلسفه، فلسفه اولى را برتر از دیگر اجزاى آن می نهد؛ زیرا شرافت علم به شرافت موضوع آن است و چون موضوع فلسفه اولى از نظر او حق اول و علت اولى است، پس خود آن نیز از جمیع علوم دیگر و سایر اجزاى فلسفه در رتبه بالاترى قرار دارد و فیلسوف تام کسى است که بر علم برتر احاطه دارد.
او بحث خود را با بیان «مطالب علمى» چهارگانه، یعنى مطلب هل، مطلب ما، مطلب اىّ و مطلب لم، آغاز میکند.
در فن سوم رساله، از این مسئله بحث به میان می آید که آیا ممکن است شىء علت وجود خود واقع شود یا نه و با طرح احتمالات چهارگانه اى در مورد آن که همگى منتهى به تناقض می شوند، امتناع چنین امرى را اثبات مىکند.
فن چهارم نیز با بحث از معناى وحدت در محسوسات و آنچه ملحق بدانهاست آغاز می شود و محور مباحث آن را مسئله توحید تشکیل مى دهد و به اعتبارى هم می توان گفت که اندیشه اصلى مطرح شده در این رساله همان مسئله توحید است.
wikinoor: رسائل_الکندی_الفلسفیة