رزگه

لغت نامه دهخدا

رزگه. [ رَ گ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان باسک بخش سردشت شهرستان مهاباد. آب آنجا از رودخانه زاب کوچک.محصول عمده آن غلات و توتون و مازوج. صنایع دستی آنجا جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

ده از دهستان باسک بخش مرکزی سردشت شهرستان مهاباد .

پیشنهاد کاربران

رزگه منطقه ای عشایری است در میمه زرین آباد دهلران این اسم ازدوقسمت
رز گه درست شده است
رز نوعی بافت زمین است
و گه یا گا به معنای جایگاه است
پس روی هم می شود جایگاه رز
ربطی به رز ( انگور ) ندارد
دهستان رزگه از بخش شهیون دزفول می باشد

بپرس