رزم راندن. [ رَ دَ ] ( مص مرکب ) جنگ کردن. جنگیدن. رزمیدن. نبرد کردن : چو رزم راندی بر کام خویشتن یک چندبه بزم نیز طرب جوی و کام خویش بران.امیرمعزی.