( رزقة ) رزقة. [ رَ ق َ ] ( ع اِ )رزقه. یک بار دادن. ج ، رَزَقات. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). رجوع به رزقات شود. || حصه و بهره. ج ، رزقات. ( ناظم الاطباء ) : رزقه ای از دست شاهم بس بود در جهان این پایگاهم بس بود.
عطار.
فرهنگ فارسی
یا رزقه یکبار دادن جمع رزقات یا حصه و بهره .
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی رِزْقُهُ: روزیش - رزقش (کلمه رزق به معنای عطائی است جاری و همیشگی ) ریشه کلمه: رزق (۱۲۳ بار) ه (۳۵۷۶ بار)