رزف

لغت نامه دهخدا

رزف. [ رَ ] ( ع مص ) مصدر به معنی رَزیف. ( ناظم الاطباء ). بانگ کردن. ( آنندراج ). بانگ کردن شتر. ( منتهی الارب ). رجوع به رزیف شود.

فرهنگ فارسی

مصدر به معنی رزیف بانگ کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس