رزب

لغت نامه دهخدا

رزب. [ رَ ] ( ع مص ) لازم گرفتن کسی را و از جای نرفتن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رزب کسی ؛ لازم گرفتن وی را و ثابت ماندن. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس