فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
رَدیاب (tracer)
مقدار ناچیزی از ایزوتوپ رادیواکتیو، برای پی گیری مسیر واکنش شیمیایی یا فرآیند فیزیکی یا زیست شناختی. محل و تراکم ردیاب را معمولاً با یک شمارشگر گایگر ـ مولرتشخیص می دهند. مثلاً، فعالیت غدۀ تیرویید را با تزریق مقدار ناچیزی از ایزوتوپ رادیواکتیو ید، که غدۀ تیرویید آن را به صورت انتخابی از جریان خون می گیرد، ردیابی می کنند.
مقدار ناچیزی از ایزوتوپ رادیواکتیو، برای پی گیری مسیر واکنش شیمیایی یا فرآیند فیزیکی یا زیست شناختی. محل و تراکم ردیاب را معمولاً با یک شمارشگر گایگر ـ مولرتشخیص می دهند. مثلاً، فعالیت غدۀ تیرویید را با تزریق مقدار ناچیزی از ایزوتوپ رادیواکتیو ید، که غدۀ تیرویید آن را به صورت انتخابی از جریان خون می گیرد، ردیابی می کنند.
wikijoo: ردیاب
جدول کلمات
مترادف ها
نقشه کش، دنبال کننده، ردیاب، رسام، جستجو کننده
ردیاب، کشف کننده، یابنده، موج یاب، اشکارگر
پیشنهاد کاربران
رادار